قرارمان یک عکس
آخرین عکس
بی هیچ عینکِ سیاهی
چشمت را از دوربین بدزد
چشمت را از من بدزد
خیره شو به دور دست ها
خیالت برود
برود
برود
برسد به روزی که روی همان نیمکتِ همیشگی
با هم نشسته بودیم
با همین کتانیهای آبی
ببینی آنسوی این شیشههای سیاه
دنیا چه رنگی داشت
خاطراتِ ما چه رنگی