اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

چرا رفتی؟؟؟؟؟

چرا رفتی چرا من بی قرارم؟
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی چرا من بی قرارم؟
به سر سودای آغوش تو دارم
خیالت گرچه عمری یار من بود
امیدت گرچه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
چرا رفتی چرا من بی قرارم؟
به سر سودای آغوش تو دارم
چرا رفتی چرا من بی قرارم؟
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی چرا من بی قرارم؟
به سر سودای آغوش تو دارم
دل دیوانه را دیوانه تر کن
مرا از هر دو عالم بی خبر کن
دل دیوانه را دیوانه تر کن
مرا از هر دو عالم بی خبر کن بی خبر کن
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
چرا رفتی چرا من بی قرارم؟
چرا رفتی چرا من بی قرارم؟
به سر سودای آغوش تو دارم
چرا رفتی چرا من بی قرارم؟
به سر سودای آغوش تو دارم
چرا رفتی چرا من بی قرارم؟
به سر سودای آغوش تو دارم
نظرات 3 + ارسال نظر
میلاد اهورا جمعه 22 فروردین 1393 ساعت 05:22 ق.ظ http://miladahora.blogdehi.com

سلام.وب جالبی داری،به وب منم سر بزن.اگه دوست داری در مورد کوروش کبیر مطلبی بخونی بیا تو وبم.
موفق باشی
میلاد اهورا

رها جمعه 5 اردیبهشت 1393 ساعت 10:33 ق.ظ

سلام.منتظرم
به من سر بزنین

رها پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 11:44 ب.ظ

چرا رفتی؟ژرا من بی قرارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد