اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

بچه های ما

قرار بود
اسمم برای بچه
 های تو پدر باشد
اسمت برای بچه های من مادر...
نشد
بچه های ما، ما را نمیشناسند
روزی دخترت از تو اسمم را
می پرسد
روزی که با ترانه ای قدیمی
به نقطه ی دوری خیره می مانی
ومن
از چشمهایت
 می چکم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد