|
به تیغم گر کشد دستش نگیرم
|
| وگر تیرم زند منت پذیرم |
کمان ابرویت را گو بزن تیر
|
| که پیش دست و بازویت بمیرم |
غم گیتی گر از پایم درآرد
|
| بجز ساغر که باشد دستگیرم |
برآی ای آفتاب صبح امید
|
| که در دست شب هجران اسیرم |
به فریادم رس ای پیر خرابات
|
| به یک جرعه جوانم کن که پیرم |
به گیسوی تو خوردم دوش سوگند |
| که من از پای تو سر بر نگیرم |
بسوز این خرقه تقوا تو حافظ |
| که گر آتش شوم در وی نگیرم |
سلام دوست عزیز
بی اجازت این شعر و کپی کردم تو وبم
اجازه هست؟
اگه دوسش داشتی حتما یه سر به من بزن
ممنون
بای تاهای
دوستان عزیز
هرچی خواستین بیا کپی کنید.
سلام عزیز با اجازه از شعرت کپی کردم امیدوارم راضی باشی به وبم سر بزن داستان مینویسم اگه خواستی بهو بگو رمزشو بهت بدم
راستی چطوری قالب نظرات رو این شکلی کردی؟
خیلی قدیم ها این قالب بلاگم این خرس های عشقولانه بود. از اون موقع که قالب را عوض کردم انگار قالب نظرات همون مونده. نمی دونم جواب سوالت را دادم یا نه.
ببخشید از یکی از شعرهات کپی کردم امیدوارم ناراحت نشی
خوشحال میشم بهم سربزنی