من همان مردی هستم
که بعدها به دخترت نشان می دهی
و می گویی این مرد را دوست داشتم...
او از تو می پرسد که چه شد از یکدیگر جدا شدید
بگو، تقصیر خودش بود..
بگو دیوانه بود...
نشانه اش هم این است
که او هنوز هم عاشق من است...
حالا که رفته ای
پرنده ای آمده است
در حوالی همان باغ پر خاطره
هیچ نمی خواهد،