گاهی مسیر جاده به بن بست می رود ...
گاهی تمام حادثه از دست می رود !
گاهی همان کسی که دم از عقل می زند ...
در راه هوشیاری خود ، مست می رود ... !
گاهی غریبه ای ... که : به سختی به دل نشست ...
وقتی که قلبِ خون شده، بشکست ... می رود !
اول اگر چه با سخن از عشق آمده ...
آخر ، خلاف آنچه که گفته ست ، می رود ... !
وای از غرور تازه به دوران رسیده ای ...
وقتی میان طایفه ای پست می رود ... !
هر چند مضحک است و پر از خنده های تلخ ...
بر ما ، هر آنچه لایقمان هست ... می رود !
گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند ...
وقتی غبار معرکه ، بنشست ... می رود ...!
اینجا یکی برای خودش حکم می دهد ...
آن دیگری همیشه ... به پیوست می رود !
این لحظه ها که قیمت ... قد کمان ماست ... !
تیری ست بی نشانه ... که از شصت می رود !
بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند ...
اما مسیر جاده به بن بست می رود ... !
عالیه کلی لذت برم از این شعر، ممنون از شما
زیبا ، واقعا لذت بردم
درود بر شما
زیبا بود.
فقط کاش نام شاعر را هم می نوشتید.
سپاس