اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

تولدت مبارک بهترینم - من به دیدار تو می آیم..

تولدت مبارک عشق همیشگی من


بی تو من تنهای تنهایم

من به دیدار تو می آیم..

عمر بگذشته به پیرانه سرم باز آید...

اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید

عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید


دارم امید بر این اشک چو باران که دگر

برق دولت که برفت از نظرم بازآید


آن که تاج سر من خاک کف پایش بود

از خدا می‌طلبم تا به سرم بازآید


خواهم اندر عقبش رفت به یاران عزیز

شخصم ار بازنیاید خبرم بازآید


گر نثار قدم یار گرامی نکنم

گوهر جان به چه کار دگرم بازآید


کوس نودولتی از بام سعادت بزنم

گر ببینم که مه نوسفرم بازآید


مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح

ور نه گر بشنود آه سحرم بازآید


آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ

همتی تا به سلامت ز درم بازآید