اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

به یاد تو می نویسم


ای رفته از برم به دیاران دور دست
با هر نگین اشک، به چشم تر منی
هر جا که عشق هست و صفا هست و بوسه هست،
در خاطر منی هرشامگه که جامه ی نیلین آسمان
پولک نشان ز نقش هزاران ستاره است
هر شب که مه چو دانه ی الماس بی رقیب
بر گوش شب بجلوه چنان گوشواره است
آن بوسه ها و زمزمه های شبانه را
یاد آور منی
در خاطر منی در موسم بهار-
کز مهر بامداد-
تکدختر نسیم-
مشاطه وار موی مرا شانه می کند
آندم که شاخ پر گل باغی بدست باد
خم می شود که بوسه زند بر لبان من
وانگاه نرم نرم-
گلهای خویش را به سرم دانه می کند
آن لحظه، ای رمیده زمن در بر منی
در خاطر منی هر روزِ نیمه ابریِ پاییز دلپسند
کز تند باد ها
با دست هر درخت
صدها هزار برگ ز هر سو چو پول زرد
رقصنده در هوا
وان روز ها که در کف این آبی بلند
خورشید نیمروز-
چون سکه ی طلاست-
تنها تویی تو که روشنگر منی-
در خاطر منی هر سال چون سپاه زمستان فرا رسد
از راه های دور-
در بامداد سرد که بر ناودان کوی
قندیل های یخ
دارد شکوه و جلوه ی آویزه ی بلور
آن لحظه ها که رقص کند برف در فضا
همچون کبوتری-
وانگه برای بوسه نشینند مست و شاد
پروانه های برف، بمژگان دختری؛
در پیش دیده ی من و در منظر منی
در خاطر منی آن صبح ها که گرمی جانبخش آفتاب
چون نشئه ی شراب، دَوَد در میان پوست
یا آن شبی که رهگذری مست ونغمه خوان
دل میبرد به بانگ خوش آهنگ دوست، دوست-
در باور منی
در خاطر منی اردیبهشت ماه
یعنی: زمان دلبری دختر بهار
کز تکچراغ لاله چراغانی است باغ
وز غنچه های سرخ
تک تک میان سبزه فروزان بود چراغ
وانگه که عاشقانه بپیچد بدلبری
بر شاخ نسترن-
نیلوفری سپید-
آید مرا بیاد: که نیلوفر منی
در خاطر منی هر جا که بزم هست و زنم جام را بجام
در گوش من صدای توگوید که نوش، نوش
اشکم دَوَد به چهره و لب مینهم به جام
شاید روم ز هوش
باور نمیکنی که بگویم حکایتی،
آن لحظه ای که جام بلورین به لب نهم
در ساغر منی
در خاطر منی برگرد ای پرنده ی رنجیده، باز گرد
بازآ که خلوتِ دلِ من، آشیان تست
در راه، در گذر-
در خانه، در اطاق-
هر سو نشان تست-
با چلچراغ یاد تو نورانی ام هنوز
پنداشتی که نور تو خاموش می شود؟
پنداشتی که رفتی و یاد گذشته مُرد؟
و آن عشق پایدار، فراموش میشود؟
نه ای امید من
دیوانه ی تو ام
افسونگر منی
هر جا، به هر زمان
در خاطر منی
نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 29 فروردین 1389 ساعت 08:17 ب.ظ

دارم زار زار گریه میکنم

آرش یکشنبه 25 مهر 1389 ساعت 05:08 ب.ظ http://arashekhtyari@yahoo.com

arashekhtyari@yahoo.com
سلام
آرش هستم
خیلی خیلی ازت ممنونم
خیلی از شعرات لذت بردم
خیلی گلی

لطف دارین.ممنونم که به بلاگم سر زدین

الهام پنج‌شنبه 28 بهمن 1389 ساعت 10:12 ق.ظ

امیدوارم به عشقتون برسید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد