گفتم: چه باید دیده را؟ - گفتا که: دیدن
گفتم: چه شاید بهر دل؟ - گفتا: تپیدن
♥
گفتم: چگونه عاشقان را میشناسی؟
گفت: از نگاه مات و رنگ از رخ پریدن
♥
گفتم که: من گلچینم ای سر تا به پا گل
گفتا: بمان در پای گل تا وقت چیدن!
♥
گفتم: چه باشد «بوسه گاه» زندگی بخش؟
گفتا که: چال «گونه» وقت لب گزیدن!
♥
گفتم: بگو - «زیباتر از زیبا» کدام است؟
گفتا: مرا در خانه ی آئینه دیدن
♥
گفتم: بگو شیرین ترین آسودگی چیست؟
گفتا: به دنبال پریرویان دویدن
♥
گفتم: شعادی سرزد از پیراهنت، گفت:
نور «دو خورشید» است در حال دمیدن
مهدی سهیلی
20/4/1351
گفتم تو گلی
گل خوشرنگ منی
عاشقتم.بوس