اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

بگو بخوابن همه اهل دنیا هنوز یک نیمه مونده از شب ما



بیا کنارم سرو ناز بی تاب

بیا کنارم زیر طاق مهتاب
عطش ببازیم به نسیم دریا
غزل برقصیم تا طلوع فردا
بیا کنارم ساقه ی بهاره
رو فرش برگ و پولک ستاره
خمار شعرم می شکنه پیش تو
عجب شرابی نفس تو داره
گل بهارم در انتظارم ،حریق سبزی بیاد کنارم
تن حریرت جوی عطر جاری
صدای گرمت غیرت قناری
بذار بگیرم مثل تور دریا
تو رو در آغوش ، ماهی فراری

بیا کنارم سرو ناز بی تاب
بیا کنارم زیر طاق مهتاب
عطش ببازیم به نسیم دریا
غزل برقصیم تا طلوع فردا
گل بهارم در انتظارم ،حریق سبزی بیاد کنارم
اگه بدونن ابر و باد و بارون
چه دلنوازه این شب مهربون
هجوم می آرن روی چرت کوچه
صدای شهر رو می برن آسمون
غروب گذشت و شب رسید به نیمه
تب تو می خواد گل سرخ هیمه
بگو بخوابن همه اهل دنیا
هنوز یک نیمه مونده از شب ما


گل بهارم در انتظارم ،حریق سبزی بیاد کنارم

گل بهارم در انتظارم ،حریق سبزی بیاد کنارم

نظرات 1 + ارسال نظر
جان جان پنج‌شنبه 25 شهریور 1389 ساعت 11:46 ب.ظ

منم دلم برات خیلی تنگ شده
انقدر دورم از تو که
دنیا فراموشم شده
عزیزم قصد دارم برای اول مهر یه شعر خیلی قشنگ از فروغ رو برات بفرستم
امیدوارم خوشت بیاد
بغض همه گلومو گرفته
دلم خیلی هواتو کرده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد