ذره ای در نور
گل نگاه تو در کار دلربایی بود
فضای خانه پر از عطر آشنایی بود
به رقص آمده بودم چو ذره ای در نور
ز شوق و شور
که پرواز در رھایی بود
چه جای گل که تو لبخند می زدی با مھر
چه جای عمر که خواب خوش طلایی بود
ھزار بوسه به سوی خدا فرستادم
از آنکه دیدن تو قسمت خدایی بود
شب از کرانه دنیای من جدا شده بود
که ھر چه بود تو بودی و روشنایی بود