اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

اشعار عاشقانه

دو سایه بر هم بر دیوار

کنار تو پر آوازه قلبم غزل بارونه جانم از حضورت

تو اینجایی بگو گم شه ستاره

بگو شب تا دلش میخواد بباره
دوباره رخت عریانی به تن کن
بگو آینه مکرر شه دوباره
تو اینجایی بگو گم شه ستاره
بگو شب تا دلش میخواد بباره
دوباره رخت عریانی به تن کن
بگو آینه مکرر شه دوباره
کنار تو پر آوازه قلبم
غزل بارونه جانم از حضورت
به من تا میرسی گل میده لحظه
گلستون میشه ساعت از عبورت
توی شب کوچه های پرس و پرسه
منو پیدا کن از اندوه آواز
کنار مرگ خاموش کبوتر
منو پیدا کن از رویای پرواز
تو اینجایی بگو گم شه ستاره
بگو شب تا دلش میخواد بباره
دوباره رخت عریانی به تن کن
بگو آینه مکرر شه دوباره

تو اینجایی که نورانی شه اسمم
به من برگرده خورشید شبانه
که من دیوانه شم از خواستن تو
جهان رنگین کمون شه از ترانه
به من چیزی بده از موج و شبنم
به من چیزی بگو از ماه و ماهی
صدام کن تا که در وا شه به رویا
که رد شم از شبستان تباهی
کنار تو پر آوازه قلبم
غزلبارونه جانم از حضورت
به من تا میرسی گل میده لحظه
گلستون میشه ساعت از عبورت
توی شب کوچه های پرس و پرسه
منو پیدا کن از اندوه آواز
کنار مرگ خاموش کبوتر
منو پیدا کن از رویای پرواز
تو اینجایی بگو گم شه ستاره
بگو شب تا دلش میخواد بباره
دوباره رخت عریانی به تن کن
بگو آینه مکرر شه دوباره
بگو آینه مکرر شه دوباره

نظرات 1 + ارسال نظر
رئوف سه‌شنبه 30 آذر 1389 ساعت 09:02 ق.ظ http://raoof.blogsky.com

پاییز قصاصمان خواهد کرد
فردا اول زمستان روز تولد وبلاگ باران است
تشریف بیارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد